از طرف هیئت تحریریه بنیاد بین المللی دیابت خواسته شد تا سرمقاله ای برای فصلنامه این بنیاد که در فصل بهار ۱۳۹۱ منتشر خواهد شد نگارش نمایم . در این فصلنامه مطلبی با عنوان دیابت و استرس به چاپ خواهد رسید . این سر مقاله را شما در ادامه مطلب می توانید مطالعه فرمایید .
سر مقاله برای فصلنامه بنیاد بین المللی دیابت
حکایت ما آدمها حکایت عجیبی است و کمی بیشتر از عجیب ولی در واقع داستان ما آدمها غمناک است و جای بسی تعجب . به دنیا می آییم ، زندگی می کنیم و می رویم به جایی که از آنجا آمدیم . اما چرا در این بین اینقدر غافلیم . غافل از درست زندگی کردن . در ابتدا که ناتوانیم و هنر زندگی کردن نمی دانیم . از والدین می گیریم و می بینیم آنچه که هست و به ما میدهند هر چه که خود دارند . آنچه که بر ما گذشته ما را می سازد و آن می شویم که هستیم . اما درد از آنجایی شروع می شود که می توانیم و بهتر است هستی امان را ویرایش کنیم و پیرایش . اما متعصبانه بر آنچه بر ما گذشته اصرار می ورزیم و دریغ از کمی تغییر . ما برای آموختن هر چیزی وقت می گذاریم جز برای یاد گرفتن هنر زندگی . در زندگی واژه ای هست به نام استرس که گریزی از آن نیست به هیچ قیمتی و چاره ای نیست جز آموختن مدیریت استرس . استرس ، هم نشین جدایی ناپذیر بودنمان هست تا وقتی که هستیم . استرس هر چیزی است که تعادل و آرامش جسمی و روانی ما را بر هم می زند . استرس هر فشاری است از بیرون یا درون که ما را از هم می پاشاند . استرس اصلا هویت مشخص و معین همیشگی ندارد . خیلی چیزها هستند که ظاهر غلط اندازی دارند اما بدون آنکه بفهمیم به ما آسیب می رسانند ، زیرا استرس به حساب می آیند و هر چقدر این استرس های نامشخص در زندگی ما بیشتر باشند به همان نسبت آسیب رسانی به ما هم بیشتر . در طول زندگی استرس های مزمن که در طولانی مدت با ما همراهند ما را دچار بیماریهای متفاوت و متنوع می نمایند!؟ اگر علت وراثت و ژنتیک را که درصد کمی از این بیماریها را ایجاد می کنند را کنار بگذاریم . بیشترین علل به شیوه های اشتباه ما در زندگی کردن ارتباط داده می شوند . اگر درست زندگی کردن را بیاموزیم از خیلی از این بیماری ها در امان خواهیم ماند . بیماری های قلبی ، فشار خون و دیابت شاخص ترین بیماری هایی هستند که در اثر نادرست زندگی کردن به ما به ارمغان می رسند . برای رهایی از استرس ها مهمترین قدم ، گام های پیشگیرانه برداشتن در مسیر زندگی است . اولین گام پیشگیرانه خودآگاهانه زندگی کردن است . یعنی بر هر آنچه بر ما می گذرد آگاه باشیم و بر اساس آگاهی مان عمل کنیم نه آنکه بدانیم که بر ما چه می گذرد اما خود را به بیراهه بزنیم و پیامدهای آن را بر خود ببینیم و بپذیریم و وقتی آثار آن پیامدها بر ما آشکار شد ، آنگاه شکایت از بی وفایی دنیا و دنیاییان نماییم و خود را تبرئه از هر چیز بدانیم . اینگونه انسانها زیادند ، شاید یکی از آنها خود مان باشیم . پس برای به زانو در آوردن استرس ها مهمتر از هر چیز این است که بر لحظه لحظه زندگی مان و بر آنچه برما می گذرد ، هوشیارانه و با یک داوری منصفانه بنگریم و برضرر خود حکم نکنیم و در نهایت همیشه خودمان را عاشقانه دوست بداریم