چگونه خانواده موفق تری داشته باشیم ؟
گفتاری را تقدیم می نمایم که یادآور بودنمان با هم باشد و در بهتر زندگی کردن ، راهنمایمان باشد . قبول کنیم که مطالعه دقیق آن ، فکرکردن و درک این گفتار و در عمل پیاده نمودن آن هدیه ای است به خودمان و خانواده مان و فرزندانمان .
خانواده ، شامل پدر ، مادر و فرزندان است که از جمع خانواده ها جامعه تشکیل می شود. اگر بخواهیم نقاط ضعف جامعه برطرف شود و تغییرات مثبتی را در جامعه شاهد باشیم ، در مرحله اول ، لازم است نقاط ضعف در خانواده ها ، شناسایی و برطرف شود . در خانواده ، مسئولیت این تغییر به عهده پدر و مادر می باشد . بچه ها ، آیینه تمام نمای پدر و مادر خود می باشند . به بچه ها لازم نیست به صورت گفتاری و کلامی چیزی بگوییم و حرف بزنیم ، بلکه با اعمال ، کردار و رفتار صحیح ، می توانیم آموزش های عملی و ماندگار و به یاد ماندنی به بچه هایمان بدهیم که صد گفته چون نیم کردار نیست . حرف زدن زیاد ، گاهی ، نتیجه معکوس می دهد و اثر منفی بجای می گذارد و بجای نزدیک شدن به هم ، بچه ها را از پدر و مادر دور می کند . چه خوب است هر مطلب را که یاد می گیریم یا در جایی می خوانیم ، اول آن را بر روی خود به اجرا بگذاریم و آثار عملی آن را بچه هایمان مشاهده کنند ، بدون هیچ حرف و کلامی ، آنها یاد می گیرند چگونه رفتار کنند .
پدر و مادر محترم ، ابتدا بدانیم که ارتباط خوب پدر و مادر و مهربانانه رفتار کردن زن و شوهر باهم ، بهترین هدیه ای است که پدر و مادر به بچه هایشان می دهند . جنگ و دعوا و بحث ها و تنش های پدر و مادر و در حد خطرناک تر آن کتک کاری های پدر و مادر ، بدترین و آزاردهنده ترین رفتارهایی است که به کودکان هدیه داده می شود و اثرات مخرب آن در حدی است که سرنوشت و آینده کودکان را خراب می کند . چون باعث ایجاد روحیه ترس ، استرس ، اضطراب ، افسردگی ، نفرت ، دشمنی ، کینه ، کاهش اعتماد به نفس و کاهش احساس ارزشمندی ، بدبینی و الگو برداری های غلط دیگر می شود که اکثر اوقات ، نامحسوس و جبران ناپذیر هستند . به این دلایل ، بسیار مهم است که پدر و مادرها اگر باهم مسئله و اختلافی دارند ( در واقع دو انسان که به عنوان زن و شوهر باهم زندگی می کنند از محالات است که انتظار داشته باشیم هیچ مسئله و اختلافی باهم نداشته باشند ) ، لازم است آن را دور از چشم بچه ها با هم مطرح کنند و در تنهایی و خلوت ، در مورد آن با هم حرف بزنند . هرچه اختلاف نظر ، بیشتر باشد ، زن و شوهر لازم است بیشتر با هم صحبت کنند . زندگی زناشویی ، مثل رانندگی با ماشین است که گاهی چراغ های پشت آمپرش روشن می شود و علامتی را به ما خبر می دهد که نیاز به پیگیری دارد . در زندگی زناشویی هم ، هر موقع ، سردی رابطه و دلگیر شدن از هم یا احساس ناراحتی و خشم و دلخوری از هم و یا هر حس ناراحت کننده دیگر ، مثل قهر و کناره گیری در زندگی زناشویی ، دیده شود ، یعنی ، یک چراغ پشت آمپر زندگی زناشویی ، روشن شده است و اخطاری است که باید رفع نقص شود و اگر رفع نقص نشود رابطه زن و شوهر خراب می شود و دود آن به چشم خودشان و به چشم بچه ها می رود .
راه حل اساسی ، برای رفع نقص این اتفاقات ناخوشایند زندگی زناشویی ، حرف زدن زن و شوهر ، برای رفع سوءتفاهم و مسئله ایجاد شده است که یک شرط ضروری این صحبت کردن ، این است که بقیه مسائل و جریانات زندگی را مطرح نکنیم و فقط و فقط درباره همان موضوع که باعث ناراحتی فعلی مان شده است صحبت کنیم ، همانطور که ماشین خراب را به مکانیکی می بریم ، وقتی متوجه یک عیب در ماشین می شود ، فقط همان عیب را رفع نقص می کند و به عیب های دیگر ماشین کاری ندارد . پدر و مادر محترم ، هیچوقت ، قهر بین خود را اگر پیش آمد طولانی نکنید و در اولین فرصت ، زن یا شوهر ، یک کار مثبت و قشنگ را که برای همسرش خوشایند است انجام دهد . مثلاً ، یک استکان چای یا میوه را برای او ببرد و کنارش بنشیند و لازم نیست حرف بزند ( فقط در کنارش باشد ) بخصوص ، وقتی که همسرش قبلاً گفته در موقع ناراحتی ، مدتی مرا تنها بگذار . زن و شوهر ، هرچه به دنیای فکری و ذهنی هم توجه بیشتری بکنند و به حساسیت های هم احترام بگذارند و آنها را عملاً اجرا کنند ، دلخوری های کمتری را شاهد خواهند بود .
در مورد بچه ها ، پدر و مادرها ، هرچه رابطه بهتری با آنها داشته باشند ، خانواده سالمتری را خواهند داشت ، به سه طریق می شود با بچه ها برخورد کرد .
یک نوع آن را ، فرزند پروری مستبدانه ، می گوییم که روش اشتباه تربیت فرزند است ، در این روش ، پدر و مادر ، بچه ها را آدم حساب نمی کنند ، آنها را تحقیر و سرزنش زیاد می کنند ، آنها را با بقیه مقایسه می کنند ، اجازه نظر دادن به بچه ها نمی دهند ، در تصمیم گیری های آنها دخالت می کنند و فرصت انتخاب کردن ، به بچه ها نمی دهند و جهت گیری و باید و نباید زیاد می کنند و حرف خود را می خواهند به کرسی بنشانند که نتیجه آن ، پرورش بچه هایی عقده ایی هست که سعی می کنند در مدرسه و دانشگاه یا در آینده ، در زندگی زناشویی خود یا در محیط کاری و شرایط اجتماعی دیگر رفتارهایی که با آنها شده را سر دیگران خالی کنند .
در یک نوع دیگر ، که فرزند پروری سهل گیرانه می گوییم ، پدر و مادرها ، به بچه ی خود آسان می گیرند . نام دیگر این روش تربیتی ، فرزند سالاری ، می باشد . این والدین ، هیچ وقت جواب رد به بچه هایشان ، نمی دهند . این بچه ها ، لوس و کم تحمل بار می آیند و از آنجاییکه در مدرسه ، دانشگاه ، محیط کار یا شرایط اجتماعی دیگر با آنها طوری دیگر رفتار می شود ، اینها افرادی زودرنج ، مضطرب و کم تحمل بار می آیند . وظیفه نشناس و مسئولیت گریز نیز هستند و در زندگی نمی توانند مستقل باشند و قوی رفتار نمایند .
نوع سوم برخورد پدر و مادرها با بچه ها ، که بهترین نوع می باشد را ، فرزند پروری مقتدارنه ، می گوییم که در واقع هر دو نوع بالا را در خود دارد اما بجا و منطقی استفاده می شود و در عین حال ، پدر و مادر با بچه ها دوست هستند . نه مادر سالاری هست و نه پدر سالاری و نه فرزند سالاری و نه دیکتاتوری و مستبدانه و تحت فشار قرار دادن بچه ها . بلکه به نظرات هم احترام می گذارند و به تصمیم گیری ها و انتخاب بچه ها ، توجه می شود و قدرت انتخاب را به خود بچه ها ، می دهند و فقط آن را اصلاح می کنند . به بچه ها ، فرصت مستقلانه عمل کردن ، ریسک کردن ، آموزش مسئولیت پذیری ، داده می شود و در جای مناسب ، مورد تنبیه و محرومیت معقولانه، قرار می گیرند و در بسیاری مواقع ، رفتارهای مثبت بچه ها ، دیده مس شود و مورد تشویق قرار می گیرند و ریشه های عزت نفس و احساس ارزش مندی و اعتماد به نفس ، خودباوری و ابراز وجود را در وجود فرزندانشان می کارند . اینگونه است که فرزندان سالم از نظر روانی ، می توانند خانواده هایی سالم را تشکیل دهند و خانواده ها ، جامعه ایی سالم و موفق را بوجود آورند .
در پایان ، یک منظومه ایی را می خوانید که عنوان آن این است : بچه ها چگونه رفتار می کنند؟ همانگونه که با آنها رفتار می شود . لطفاً ، آن را در محلی نصب کنید که همیشه دیده شود و بررسی فرمایید کدام مورد آنها را ، در عمل بر روی فرزندانتان اجرا می کنید و در کدام مورد را نقص عملکرد ، وجود دارد . اگر نقص عملکردی را متوجه شدید ، لطفا ، در جهت اصلاح رفتار اشتباه خود نسبت به فرزندان دلبندتان اقدام فرمایید .
کودکان چگونه رفتار می کنند ؟ همانگونه که با آنها رفتار می شود :
اگر سلوک و رفتار با کودک همراه برد باری و تحمل باشد ، کودک صبر و استقامت را می آموزد .
اگر سلوک و رفتار با کودک همراه عدالت و مساوات باشد ، کودک عدالت خواهی را می آموزد .
اگر سلوک و رفتار با کودک همراه دشمنی و خصومت باشد ، کودک عنادورزی و کینه توزی را می آموزد .
اگر سلوک و رفتار با کودک همراه نام خدا و یاد خدا باشد ، کودک خداشناسی را می آموزد .
اگر سلوک و رفتار با کودک همراه دوستی و صداقت باشد ، کودک درستکاری و راستگویی را می آموزد .
اگر سلوک و رفتار با کودک همراه استهزا و ریشخند باشد ، فردی خجالتی و متزلزل بار می آید .
اگر سلوک و رفتار با کودک همراه تشویق و تحسین باشد ، فردی متکی به نفس بار می آید .
اگر سلوک و رفتار با کودک همراه با زور و پرخاشگری باشد ، فردی مضطرب و پرخاشگر بار می آید .
اگر سلوک و رفتار با کودک همراه راز داری و اعتماد باشد ، فردی امین و راز نگه دار بار می آید .
اگر سلوک و رفتار با کودک همراه با توجه و تائید بیش از حد باشد ، فردی از خود راضی و بزرگ بین بار می آید .
اگر سلوک و رفتار با کودک همراه سرزنش و تحقیر کردن باشد ، فردی گوشه گیر و خود کوچک بین بار می آید .
اگر کودک در دوران رشد اخساس امنیت و ایمنی کند ، فردی استوار و ثابت قدم بار می آید .
اگر کودک به قدر کافی در بازی های گروهی شرکت کند ، فردی اجتماعی بار می آید .
اگر رفتار های کودک مورد سوال و جواب قرار بگیرد ، فردی مسئول بار می آید .
اگر به رفتار های درست کودک توجه شود و یا پاداش داده شود ، فردی قدر شناس بار می آید .
اگر به سوال های کودک با دقت و ساده پاسخ داده شود ، فردی کنجکاو بار می آید .
اگر زندگی کودک مبتنی بر برنامه و اصول و ضوابطی باشد ، کودک نظم و ترتیب را می آموزد .
اگر در تماس با کودک به قول های داده شده عمل شود ، کودک وفای به عهد را می آموزد .
اگر رفتار های درست کودک مورد تائید و تصدیق قرار بگیرد ، موجب اعتماد به نفس او می شود .
اگر کودک در دوران رشد به قدر کافی دوست داشته شود ، یاد می گیرد خود و دیگران را دوست بدارد .