نظرات تعدادی از مراجعین در واکنش به بازتاب جلسات درمانی و هیپنوتیزم درمانی دکتر سعادت الله روحانی
در پایان هر جلسه درمانی چه مشاوره و روان درمانی و چه هیپنوتیزم درمانی از مراجع می خواهم که برداشت و احساس خود را به جلسه درمانی اش بنویسد مبنی بر اینکه چه احساسی به جلسه و کیفیت درمان و درمانگرش دارد و در تفکر ، احساس و رفتارش چه تغییراتی را تجربه کرده است تا در سیر جلسات اقدام درمانی درست را جلو ببریم.
تعدادی از این نوشته ها و بیان احساسات را با هم مرور می کنیم ؛
مورد اول : خانمی که برای ترک سیگار مراجعه کرده بود.
سلام
شاید خیلی چیزها رو نشود نوشت و برای همیشه زبان حتی نمی تواند بیانش کند
خیلی عذاب کشیدم برای ترک ، خیلی اذیت شدم برای فرار از سیگار، شاید سالهاست که تلاش می کنم. خیلی چیزها را برای بودن سیگار تو زندگیم از دست دادم که بزرگترین چیز حق آرامش برای فرزندم بود. آنقدر سیگار برای من اولویت بود که حتی هوای خونه برای فرزندم اکسیژن مناسبی نداشت و یادآوری این مطلب هنوز عذابم می دهد که نبود سیگار و عذاب کشیدن رو روی سر فرزندم خالی می کردم . گاهی با هیچکس رفت و آمد نمی کردم که فرزندم از تنهایی عذاب می کشید. الان به حد مرگ می ترسم که مبادا کابوس برگرده. تلاش های قبلی ام ، خیلی کمکم کرد ولی ماندگار نبود. همین ماندگار نبودن بیشتر عذابم می داد تا اینکه تو یک کتاب به کلمه ی هیپنوتیزم برخورد کردم انگار معجزه بود به صورت کاملا اتفاقی آقای دکتر روحانی را در اینترنت پیدا کردم و گفتم این آخرین شانسمه گفتم خدایا اگر وجود داری کمکم کن اگر که نشه می دونم نیستی، به طور باورنکردنی ، بعد اولین جلسه هیپنوتیزم آقای دکتر روحانی ، سیگار نکشیدم.
الان حتی استرس کشیدن سیگار را هم ندارم انگار مثله یک خاطره ی بد فراموش شده ، خیلی حس خوبی بود مخصوصاً هیپنوتیزم آخر که نمی شود بیانش کرد و یا با کلمات به تصویر کشید. فقط می دونم من بازم وارد هیپنوتیزم می شم و این دنیای معجزه ( هیپنوتیزم درمانی ) را که شناختم ترک نمی کنم، من از آینده خبر ندارم ولی امیدوارم روز ها بهم ثابت کنند، این یک معجزه است. از آقای دکتر روحانی بسیار سپاسگزارم و هرگز فراموش نخواهم کرد …
خدایا شکرت
متشکرم
مورد دوم ؛ یک خانم با مشغولیات فکری وسواس گونه
حس می کنم دائم ذهنم دنبال خوبی های بیشتر از همسرم می گرده . حس می کنم که خیلی همه چیز برام وضوح داره مثلاً اگه چیزی رو در ذهنم تصور کنم با جزئیات می بینم و لمس می کنم و بو می کنم و خلاصه همه چیز…. حس می کنم که خیلی شادم ( البته باشگاه هم دوهفته است روز در میان آیروبیک میرم ) و احساس سرزندگی دارم. ذهنم راحت جنبه مثبت از قضایا رو می بینه در صورتیکه قبلاً برام سخت بود. با آدم های بیشتری ارتباط می گیرم و از این بابت ترسی ندارم ( از اینکه بهم آسیب بزنن یا بی مهری ببینم ). خیلی احساس شکرگزاری بیشتری دارم و به عزیزانم خیلی احساس عشق و محبت رو درک می کنم. خیلی از کارهای عقب مونده ام رو انجام دادم. خیلی انگیزه بیشتری دارم. ماشینو برداشتم و رانندگی کردم در صورتیکه قبلاً اینطور نبودم. از خونه درمیام و فعالیت می کنم و با آدمها ارتباط می گیرم.
مورد سوم : جوانی با شکایت اضطراب و تیک صورت
حس و حالم از جلسه اول هیپنوتیزم واقعاً یک حس عجیب و غیر قابل توصیف است. هنگامی که استاد یا دکتر روحانی مرا به اهرم یک ساعت ( منظور پاندول ساعت است ) تشبیه کرد و مرا به خلسه برد من از خود بی خود شدم و انگار نیرویی عجیب مرا به طرفین هل می داد و هر طرف که دکتر اراده می کرد من بی اختیار به همان طرف می رفتم و شاید اگر هم می خواستم نمی توانستم خودم را کنترل کنم. کل دقایقی که دکتر مشغول هیپنوتیزم بود در نظر من پنج دقیقه طول کشید. ولی وقتی دکتر زمان را به من نشان داد ( تمام جلسات هیپنوتیزم درمانی با اطلاع مراجع و ذکر نام ایشان رکورد می شود ) دیدم حدود ۳۵ دقیقه طول کشیده است. واقعاً حس خیلی خوبی داشت.
مورد چهارم : خانمی با مشکلات خانوادگی و اضطراب و بیقراری
گزارشی ازجلسه اول هیپنوتیزم ؛ مطابق با همون چیزی که از قبل انتظار داشتم ، هیپنوتیزم حس خیلی خوبی به من داد . از این جهت که به آرامش نسبی رسیدم . از آن جایی که در هنگام هیپنوتیزم هوشیار بودم این برای من جالب بود که وقتی دستانم را به هم قفل کرده بودم دیگر نمی تونستم آنها رو به راحتی دوباره باز کنم. در شرایط هیپنوتیزمی با محیطی روبرو شدم که آن را دوست داشتم یعنی جنگل ، این حالت برای من جذاب بود. هیپنوتیزم در جلسه ی قبل به من کمک کرده تا بتوانم بر افکارم مسلط باشم. خوشبختانه در هنگام درس خواندن ، افکار مزاحم خیلی کم به سراغم می آیند و این مایه ای خوشحالی است. ضمناً این را نیز باید بگویم که در ابتدا تا قبل از جلسه اول هیپنوتیزم ، از این عمل ( هیپنوتیزم شدن ) می ترسیدم اما حالا کاملاً برایم عادی و امری تاثیرگذار تلقی می شود.
مورد پنجم : خانمی با عشق فراموش نشده چند ساله ، بعد از جلسه اول
برای اولین بار توانستم حرف های نگفته و رازهای زندگی ام را برای شخص دیگری بازگو کنم . بدون ترس از مورد قضاوت شدن یا سوء استفاده قرار گرفتن. مثل این بود که بعد از زمین خوردن بلند شدم و خاک ها رو از روی خودم تکاندم و سبک شدم . بعد از مطرح کردن مشکلاتی که فکر می کردم هرگز حل نخواهند شد ، حس کردم که درمانی و راه حلی وجود دارد.
……………………………………………………………………………………………………….
جهت مشاوره ، روان درمانی و هیپنوتیزم درمانی یا آموزش خود هیپنوتیزم
نوسط دکتر سعادت الله روحانی
با شماره های زیر بگیرید :
- تلفن های تماس با ما ( مشهد ) :
- ۳۶۰۶۰۸۶۹
- ۳۶۰۸۷۳۱۵
- ۰۹۱۵۳۱۴۸۰۰۵
- ۰۹۱۵۰۰۱۸۰۰۵
- آدرس کانال ما در تلگرام :
- ravanshenasiebehroozi@
- آدرس سایت ما :
- .www.hypnosrohani.ir
- آدرس ما در اینستاگرام :
- dr.saadatallahrohan