علایم بیماری افسردگی
افسردگی همچون بیماریهای دیگر چون ذات الریه که یک سری علائم دارد مانند تب ، سرفه ، خلط و تنگی نفس دارد ، دارای علائمی است که شرح مفصل آن در زیر خواهد آمد :
- خلق و روحیه افسرده
شخص دچار افسردگی ، احساس غمگینی شدیدی می کند . او به راحتی و حتی بدون دلیل به گریه می افتد و قادر به جلوگیری از ریزش اشک خود نیست . شخص افسرده بدون دلیل بیشتر اوقات روز ، غمزده و افسرده است . بعضی ممکن است قادر به تشخیص و بازگویی این حالت خود نباشند ، بلکه آن را به شکل گیر کردن لقمه ( یا بغض) در گلو و سنگینی در سینه و … بیان نمایند .
- عصبانیت و بی حوصلگی
شخص ممکن است سریع از کوره در رود و مثل سابق قادر به تحمل ناملایمات و حتی سر و صدا نباشد و نتواند دیگران حتی نزدیکان خود را تحمل نماید . او ممکن است مانند یک بشکه باروت باشد که تنها نیاز به یک جرقه دارد تا منفجر شود . کودکان و نوجوانان ممکن است این حالت را بیشتر از روحیه افسرده و غمگینی نشان دهند . در این حالت تشخیص افسردگی مشکل تر بوده و اطرافیان شخص یا حتی پزشک او ممکن است غافل از بیماری او شده و او را عصبی مزاج و بدخلق بدانند .
- بی علاقگی و عدم لذت بردن از فعالیت های تفریحی
بیمار افسرده قادر به لذت بردن از فعالیت هایی که قبلاً لذت می برد مانند مطالعه ، تماشای فیلم ، بازی و حتی معاشرت با دوستان و عزیزانش نیست .چیزی او را خوشحال نمی کند و لبخند بر لبانش نمی آورد . او همچون یک سنگ سرد بی روح و بی تفاوت می شود . در حدی که تعجب می کنند که چرا بقبه مردم برای چیزهای کوچک خوشحالی می کنند اما او از اتفاقات بزرگ و زیبا ، خوشحال نمی شود . فرد افسرده چون یک روح تهی و سرد می ماند ، اگر چه هنوز آنقدر انرژی دارد که کار و فعالیت کند .
- کاهش انرژی یا بی قراری
بیمار دچار افسردگی ، یا احساس رخوت و خشکی می کند یا بیش از معمول بی قرار و مضطرب می شود ، به طوری که حتی قادر به نشستن حتی برای چند دقیقه نخواهد بود . این چندان غیرمعمول نیست که فرد افسرده از اضطراب ، دلهره و تشویش هم رنج ببرد . افکار گوناگون همچون یک چرخه معیوب ، مغزش را تنها نگذاشته و او را از خود بیخود می کند . او ممکن است نگران همه چیز مثلا سلامت عزیزانش و امنیت شغلی اش باشد و هیچ گونه اطمینان خاطر دیگران برایش تسکین بخش نباشد . اضطراب او می تواند به درجاتی برسد که بشکل لرزش بدن و دست ها و یا طپش شدید قلب و تعریق شدید و احساس خفگی و … تظاهر نماید .
- بی اشتهایی
بیمار افسرده ، اشتهای خود را از دست می دهد و یا قادر به لذت بردن از طعم غدا نخواهد بود ، تعداد معدودی از بیماران افسرده ممکن است بر عکس ، دچار پرخوری شوند . حتی برخی افراد عادی در هنگام مواجهه با استرس ، خود را با خوردن غذا آرامش می دهند . این اصلاً غیرمعمول نیست که افراد در هنگام استرس غذای خود را با سرعت فرو می برند .
- کاهش وزن
بیمارانی که اشتهای خود را از دست می دهند ، ممکن است کاهش وزن و آنهایی که دچار پرخوری شده اند ، افزایش وزن پیدا کنند . البته اگر فعالیت بیمار بخاطر کاهش انرژی کم شود ممکن است چندان کاهش وزن مشاهده نکنند .
- بی خوابی
مثل بی اشتهایی ، بی خوابی از علائم برجسته افسردگی است ، البته اشخاصی که برعکس دچار پرخوری می شوند ممکن است پرخواب هم بشوند . بی خوابی به اشکال گوناگون ظاهر می شود . مثلاً شخص ممکن است اشکال در بخواب رفتن داشته باشد و ساعتها در تخت خود بغلتد تا خوابش ببرد و یا حتی تا صبح یک مژه بر روی هم نگذارد . این حالت بیشتر در افرادی دیده می شود که همراه با افسردگی دچار اضطراب هم هستند . بیمار ممکن است دچار پریشان خوابی شده و کابوس های شبانه او را آرام نگذارد و بنابراین خواب بریده ای داشته باشد . برخی بیماران افسرده چندان مشکل در بخواب رفتن ندارند ولی زود هنگام مثلاً ساعت ۳ یا ۴ صبح ، ناخواسته از خواب بیدار شده و دیگر قادر به بازگشت به خواب نیستند . خواب برای ترمیم قوای جسمی و روحی ضروری است ، بنابراین قدر مسلم است که فرد دچار بی خوابی ، صبح روز بعد احساس رفع خستگی و استراحت کردن را ندارد .
- کاهش قوای ذهنی
بیمار افسرده ، قادر به تمرکز حواس مانند سابق نیست و خود را همچون گذشته سریع و روشن در فکر کردن نمی بیند و قادر یه تصمیم گیری نیست . همچنین بخاطر اشتغال ذهنی زیاد ممکن است قادر به تمرکز حواس نباشد . شخص ممکن است پس از خواندن یک مطلب یا تماشای یک فیلم یا حتی محاوره با یک نفر چیزی به خاطر نیاورد . چون تمرکز دریچه حافظه است ، فرد افسرده قدر مسلم دچار فراموشی می شود ، چرا که چیزی را در خاطر ضبط نکرده که بتواند باز پس دهد . سرعت واکنش بیمار افسرده هم نسبت به گذشته اش کندتر می شود مثلا در حین صحبت با دیگران قادر به پاسخگویی سریع و به موقع نیست . مشکلات قوای ذهنی می تواند اختلالات قابل توجهی در برآیند کاری و تحصیلی شخص ایجاد کند . او ممکن است سرانجام چاره ایی جز ترک تحصیل یا کار نداشته باشد یا اینکه اخراج شود .
- کاهش میل جنسی
مانند کاهش در بسیاری از قوای جسمی و روانی ، شخص افسرده از کاهش میل جنسی مصون نیست . این نقصان در بسیاری از موارد ، اتکاء و اعتماد به نفس شخص را بیش از پیش آسیب می زند و بر روابط زوجین تاثیر سوء غیرقابل توصیفی دارد و حتی ممکن است به اختلافات زناشوئی و طلاق منجر گردد .
- احساس بی ارزشی و گناه
شخص افسرده ، دچار یکسری افکار منفی بخصوص احساس بی ارزشی و گناه شدید می شود او دیگر خود را چون سابق مهم وموفق و قابل احترم نمی بیند . برای کوچکترین خطایی در گذشته و حال خود را سرزنش کرده و احساس گناه می کند . او حتی ممکن است خود را عامل بیماری اش بداند و خود را سرزنش کند که مثلا مادر یا پدر و یا همسر خوب و با کفایتی برای فرزندان و همسرش نیست .
- احساس ناامیدی و فکر خودکشی
بیمار افسرده ممکن است به مرز ناامیدی و قطع امید از زندگی برسد و ممکن است همه درها را بر روی خود بسته دیده و چاره را در خودکشی ببیند .
اکثر قریب به اتفاق موارد خودکشی ناشی از بیماری افسردگی هستند . این حالت بخصوص در خودکشی های موفق ، در نوجوانان و کهن سالان بیشتر از دیگر سنین دیده می شوند . متاسفانه ، خودکشی ، دومین عامل مرگ و میر – پس از تصادفات – در نوجوانان است و در بقیه گروه های سنی جزء پنج عامل اصلی مرگ و میر قرار دارد . برخلاف آنچه عامه مردم ممکن است فکر کنند که با فرد افسرده نباید درباره خودکشی صحبت کرد ، چرا که ممکن است این امر به او تلقین شود ، نزدیکان شخص بایستی حتما با پرس و جو اطمینان یابند که بیمار فکر خودکشی و اقدام به آن را ندارد . معمولا افرادی که خودکشی موفق کرده اند از خود یادداشتی بجای گذاشته یا قصدشان را حداقل با یک نفر در میان گذاشته بودند . قصد و موفقیت در خودکشی در مردان بیشتر از زنان است ، چرا که آن ها با آلات و روش های مهلک تری چون اسلحه ، پرتاب از بلندی و حلق آویز کردن قصد خود را عملی می سازند . زنان در حالی که بیشتر از مردان اقدام به خودکشی می کنند ولی از آنجا که روش های کم خطر تری چون دارو و تیغ زدن رگ دست را انتخاب می نمایند ، کمتر جان خود را از دست می دهند . ولیکن هیچ فکر یا اقدام به خودکشی را نباید سرسری و غیر جدی یا تهدیدی از طرف شخص برای جلب توجه تلقی نمود . این به مراتب مشاهده شده که در اثر غفلت اطرافیان یا پزشکان ، بیماری که اقدام به خودکشی کرده ، جان خود را به سادگی از دست داده ، چرا که توسط دیگران جدی گرفته نشده است . برخی افرادی که افسردگی کمتری دارند ، بخاطر عزیزانشان یا به علل اعتقادات مذهبی شان ، ممکن است با وجود داشتن فکر خودکشی ، به طرح نقشه و عملی کردن آن نپردازند . برخی افراد هم ممکن است فکر حاد خودکشی نداشته باشند ، ولی اگر مرگ اتفاقی سراغشان بیاید آن را با آغوش باز پذیرا می شوند . این افراد ً فکر خودکشی منفعل ً دارند .
- علائم و دردهای جسمانی :
کودکان و سالمندان و افرادی که از فرهنگ های عقب افتاده یا سطوح پایین جامعه می آیند ، ممکن است افسردگی را بیشتر به شکل دردها و علائم جسمانی نشان دهند . این علائم و دردها شامل سردرد ، کمردرد و دردهای دیگر ، یبوست ، بی حسی عضلانی ، سرگیجه ، لرزش اندام و … می شوند . این به مراتب مشاهده شده که پزشکان پس از انجام معاینات ، آزمایشات و درمان های پزشکی مکرر و گران قیمت ، بیمار را به روانپزشک ارجاع داده و پس از تشخیص بیماری افسردگی و درمان مناسب علائم جسمی شخص بهبود یافته اند.
………………………………………… ………………………………………… ……………..
For counseling, psychotherapy and hypnotherapy or self-hypnosis training
By Dr. Saadatullah Rouhani
Call with the following numbers:
- Our contact numbers (Mashhad):
- ۳۶۰۶۰۸۶۹
- ۳۶۰۸۷۳۱۵
- ۰۹۱۵۳۱۴۸۰۰۵
- ۰۹۱۵۰۰۱۸۰۰۵
- Address of our Telegram channel:
- @ravanshenasiebehroozi
- Our website address:
- . www.hypnosrohani.ir
- Our address on Instagram:
- dr. saadatallahrohan