طرحواره ها یا تله های زندگی
طرحواره ها یا تله های روانی یک نوع طرز تفکر هست که فرد بر اساس آن زندگی می کند. طرحواره ها آسیب زننده هستند و در زندگی شخصی و روابط فرد با دیگران و در رابطه با جنس مخالف و بخصوص ازدواج ، مشکلات و مسائل متعددی را ایجاد می کنند. بخصوص اگر هم زن و هم مرد ، هر دو ، طرحواره های رابطه ای داشته باشند ، بسیار مشکل ساز می شود و رابطه را به تنش های فراوان و مستمر و در نهایت به جدایی می کشاند. به همین دلیل قبل از به رسمیت دادن هر رابطه ای به قصد ازدواج ، حتماً لازم است مشاوره شده و طرحواره هایشان شناسایی ، مقایسه و در جلسات روان درمانی ، درمان شود. طرحواره ها ، بر اساس نحوه وراثت افراد و نحوه تربیت توسط والدین و حوادث مهم تاثیرگذار در دوران کودکی و نوجوانی ، شکل می گیرند. در برخورد با طرحواره ها ، افراد سه گونه عمل می کنند؛ اجتناب از طرحواره ، تسلیم شدن به طرحواره و مقابله سازگارانه با طرحواره . روش اجتناب و تسلیم ، روشهای غلط و اشتباه هستند که مسائل و مشکلات جدی تری را ایجاد می کنند. روش مقابله سازگانه ، یک روش صحیح می باشد که توسط درمانگر ، طرحواره ها شناسایی و طرحواره درمانی انجام شده و روشهای برخورد درست با طرحواره هایش را فرد آموخته است .
از زبان کسانی که این طرحواره ها را دارند ( ۱۵ تا ۱۸ طرحواره اصلی توسط جفری یانگ شناسایی شده است ) در باره تعدای از طرحواره ها ، می گوییم تا کمی با طرحواره ها آشنا شوید :
- رها شدگی و بی ثباتی :
در برخورد با دیگران و در روابطم همیشه یک فکر توی سرم هست که خواهش می کنم مرا تنها نگذار . من باور دارم ، نزدیکان و افراد مهم زندگی ام ، من را ترک می کنند یا به فرد دیگری علاقه مند می شوند ! آنها به من محبت و توجه لازم را ندارند چون از جهت هیجانی ، بی ثبات و غیر قابل پیش بینی هستند .
- بی اعتمادی و بد رفتاری :
من نمی توانم به کسی اعتماد کنم . من انتظار دارم دیگران همیشه به من ضربه بزنند و با من بد رفتاری کنند. به باور من ، دیگران دروغ می گویند و دغل کار و سودجو هستند پس من نمی توانم به کسی اعتماد کنم.
- محرومیت هیجانی :
هیچ کس مرا دوست ندارد . در روابطم ناموفق هستم و آدمها زود از من فاصله می گیرند چون دوست داشتنی نیستم . من باور دارم که تمایلات و نیازهایم به محبت ، حمایت عاطفی و همدلی ، به اندازه کافی از جانب دیگران ارضاء نمی شود.
- نقص و شرم :
من باور دارم انسانی بد ، ناقص ، نامطلوب ، حقیر و بی ارزش هستم و در نظر افراد مهم زندگی هم ، به درد نخور و ناپسند هستم. من نسبت به انتقاد دیگران بسیار حساس هستم. من با دیگران دوس ندارم دوست صمیمی شوم چون احساس می کنم لازمه صمیمیت اینکه از خودم بگم . در این حالت از من متنقر میشه وقتی درون منو بفهمه
- وابستگی و بی کفایتی :
من نمی توانم به تنهایی و بدون کمک قابل توجه دیگران ، مسئولیت های روزمره خودم را در حد قابل قبول ، انجام دهم . من بدون کمک دیگران ، احساس درماندگی می کنم. من به تنهایی نمی تئانم گلیم خودم را از آب بیرون بکشم . اگر اتفاق بدی برایم بیفتد و کسی نباشد که از من مراقبت کند چه خاکی توی سرم بریزم .
- آسیب پذبری نسبت به ضرر و بیماری :
من احساس می کنم هر لحظه ممکن است فاجعه ای رخ دهد و برایم حادثه ای در کمین است ! مریض شوم ، بمیرم یا اتفاق بدی برایم بیفتد ! مثلاً تصادف کنم ! زلزله بیاید یا می ترسم دیوانه شوم ! گاهی حمله شروع میشه . دست خودم نیست . تنگار دارم قبض روح می شوم . قلبم تند تند می زند . نفس کم می آورم . گیج می شوم . همه چیز غیر واقعی و گنگ به نظر می رسد.
- شکست :
احساس می کنم در زندگی شکست خورده هستم و باور دارم در آینده هم در کارهایم شکست خواهم خورد. من نمی توانم از این شکست ها ، فرار کنم . من نسبت به دیگران ، احساس بی لیاقتی می کنم . بقیه از من موفق تر هستند .
- استحقاق و بزرگ منشی :
من نسبت به دیگران ، یک سر و گردن بالاتر هستم . من باید به تمام خواسته هایم دست پیدا کنم . پس دیگران باید حقوق ویژه ای برای من قائل باشند و هر چه می خواهم برایم فراهم کنند . همه چیز باید مطابق میل من باشد ، در غیر این صورت از هم می پاشم.
- معیارهای سرسختانه و عیب جویی افراطی :
من هیچ وقت از هیچ چیز راضی نیستم . همیشه در حال دوندگی هستم . انگار هیچ آرامش و آسایشی ندارم . با این همه کار باز هم احساس می کنم کم کاری کرده ام. من برای اینکه به معیارها و آرمان های بزرگم برسم ، باید بسیار تلاش کنم . کارهایم باید عالی ، بی نقص و در زمان کوتاه انجام شوند . نباید کاری کنم که کسی از من انتقاد کند .
۱۰٫ ایثارگری :
خواسته ها و نیازهای دیگران ، مهم تر از نیازهای خودم هستند و باید ارضاء شوند . احساس می کنم اگر به فکر دیگران نباشم ، خودخواه می شوم و دیگران از من ناراحت می شوند و من احساس گناه می کنم .
- . اطاعت :
من احساس می کنم که مجبورم ، کنترلم را کامل به دیگران بدهم و نه نگویم . مجبورم همیشه از خواسته های دیگران تبعیت کنم . اگر از دیگران اطاعت نکنم ، دچار خشم ، محرومیت یا انتقام آنها می شوم ! من احساس می کنم عقاید ، احساسات و تمایلات من برای دیگران ارزشی ندارند .
۱۲٫ انزوا و طرد اجتماعی
من احساس می کنم با بقیه مردم متفاوت هستم و وصله ناجور هر جمعی هستم. از جمع خجالت می کشم ، نمی توانم با دیگران حرف بزنم و توقع دارم که دیگران مرا دوست داشته باشند. هیچ کس مرا دوست ندارد . به هیچ جمعی احساس تعلق خاطر ندارم.
۱۳٫ خویشتن داری و خود انضیاطی ناکافی
من یک کاری رو که می خواهم شروع کنم خیلی امروز و فردا می کنم و بالاخره وقتی شروع کردم به هر بهانه ای زود رهایش می کنم و از نصفه ولش می کنم . حاضر نیستم از خوشی هایم و لذت های انی و زود گذرم به خاطر اهدافم بگذرم و تحمل سختی رو ندارم و پشتکارم پایین است .
۱۴٫ خویشتن تحول نیافته و عدم بلوغ روانی
انگار هنوز ناف مرا از والدینم نبریده اند حتی وقت دانشگاه رفتم ، وقتی سربازی رفتم و حتی وقتی ازدواج کردم هنوز احساس وابستگی به پدر و مادرم دارم و در همه موارد و تصمیم گیری ها با آنها مشورت می کنم و انگار از خودم اختیاری ندارم .
۱۵٫ بازداری هیجانی
من در بیان احساسات و حرفهای درونی ام ضعیف هستم . اصلاً حرف دلم رو نمی تونم بیان کنم . خیلی کم حرف هستم طوری که فقط شنونده ام و جوصله آدم ها رو سر می برم . بقیه به من می گویند چقدر سرد و بی عاطفه هستم . حتی گفتن دوستت دارم به عزیزانم برایم خیلی سخت و گاه نمی توانم بگویم دوستت دارم .
……………………………………………………………………………………………………….
جهت مشاوره ، روان درمانی و هیپنوتیزم درمانی یا آموزش خود هیپنوتیزم
نوسط دکتر سعادت الله روحانی
با شماره های زیر بگیرید :
- تلفن های تماس با ما ( مشهد ) :
- ۳۶۰۶۰۸۶۹
- ۳۶۰۸۷۳۱۵
- ۰۹۱۵۳۱۴۸۰۰۵
- ۰۹۱۵۰۰۱۸۰۰۵
- آدرس کانال ما در تلگرام :
- ravanshenasiebehroozi@
- آدرس سایت ما :
- .www.hypnosrohani.ir
- آدرس ما در اینستاگرام :
- dr.saadatallahrohan