در باره مدی تیشن ( ۱۲ )

در باره مدی تیشن ( ۱۲ )

در ادامه نوشتارهایی در باره مدی تیشن ، در این گفتار ، در باره اثرات اجتماعی انجام مدی تیشن ، گفتگو می کنیم . البته قابل ذکر است که این نوشتار ، بعد انتزاعی بیشتری دارد و از اینکه هر چه سعی کردم روان تر نشد ، معذورم ؛

اثرات اجتماعی مدی تیشن

انسان یک موجود چهار بعدی است . یک بعد انسان ، بعد جسمی انسان است ، بعد دیگر انسان ، بعد اجتماعی انسان است ، بعد سوم انسان ، بعد روانی انسان است و بعد چهارم انسان ، بعد معنوی انسان می باشد . ما اگر در این چهار بعد انسانی ، در وضعیت مطلوبی باشیم ، در سلامت روان زندگی خواهیم کرد . اما اگر هر کدام از این ابعاد انسانی ، به هر دلیلی ، دچار اشکال شود ، سلامت روان انسان ، دچار اختلال می شود . مدی تیشن ، در هماهنگی این چهار بعد انسان ، بهترین انتخاب می باشد .

هدف واقعی مدی تیشن ، شناختن خودمان ، آشتی با خودمان ، در اقیانوس وجودمان شنا کردن و غواصی کردن در ژرفای عمق وجودمان است ، برای کشف زیبایی های وجودمان و بازگشت به بخشی از وجودمان است که آن را روزی از دست داده ایم و فراموش کرده ایم و برای اینکه انسان کامل تری شویم و به واقعیت وجودی مان برسیم . مدی تیشن می کنیم تا به آرامش ، صلح ، لذت ، کارآیی بیشتری در امور روزمره ، قدرت مهرورزی بیشتر و به دیدی عمیق تر از واقعیت برسیم .

از دلایل و علل ضعف روانی ما ، از دست دادن بخشی از وجودمان و عدم شناخت درست آن است ، که با مدی تیشن تلاش می کنیم آن را بازیابیم . پس این راه را در پیش می گیریم تا کامل تر شده ، در جهان ، احساس راحتی کنیم و با دیگران ارتباط بهتر و کامل تری برقرار سازیم . هر سه این اهداف ( شناخت و آشتی با خود ، احساس راحتی در جهان و درک معانی معنوی و الهی ، ارتباط بهتر با دیگران ) با هم رابطه نزدیک و تو در تو دارند . پیگیری این سه هدف ، در کنار حفظ و تقویت سلامت جسمی مان ، کمک عالی در هماهنگی چهار بعد انسانی مان می باشد . لازم به یادآوری نیست که ، نادیده گرفتن هر یک از جنبه های وجودی مان ، منجر به سرگردانی در اهداف دیگر می شود . اگر انسان ، به هماهنگی خوب در چهار بعد وجودش نرسد ، موجودی سرگردان و ناقص است .

وقتی انسان در درون خود به آرامش و رهایی می رسد و با خودش ارتباط خوبی برقرار می کند ، در نتیجه می تواند ارتباط بهتر ، سالم تر و قوی تری با انسان های دیگر برقرار نماید . با درک این مفهوم و درک چهار بعد انسانی ، به تاثیر مثبت مدی تیشن در رفتارهای اجتماعی او پی می بریم . لزوم و علاقه مندی به مدی تیشن ، معمولاً از سنین بالاتر ، درک می شود و می شود گفت که در سنین کودکی و نوجوانی ، انجام مدی تیشن ، یک کار بیهوده و نابجا تصور می شود و کودک و نوجوان هم پذیرش آن را ندارد . به همین دلیل هست که در تعریفی ، زندگی انسان ، اینگونه تقسیم بندی می شود ؛ بیست سال اول ، جوانی ، بیست سال دوم ، کار و ریاست خانه و بیست سال سوم ، به رهروی راه یگانگی و پرورش این بخش دیگر از وجود اختصاص دارد . بیست سال چهارم را به عنوان یک استاد و انتقال تجربه و مفاهیم درک شده به دیگران می دانند . همانطور که در ابتدای نوشتار گفتم ، زندگی انسان ، از نظر سازمانی و بر حسب جهت یابی او نسبت به واقعیت ، به بخش هایی تقسیم شده ( چهار بعد وجودی انسان ) که هر کدام می تواند در جنبه های دیگر زندگی او موثر باشد .

در نیمه اول زندگی خود ، باید فرا بگیریم که با کار سخت در دنیای چندگانه عمل کرده و در جهان ، بطور موثر فعال باشیم . بقای ما ( رسیدن به آسایش و رفاه مالی و مادی ) ، بر این پایه استوار است . با شناخت و پرورش نیمه ی دیگر وجودمان ، مسیر را به راحتی آموخته و با قدرت ، اراده و تاثیر بیشتری عمل می کنیم . در نیمه ی دوم زندگی ، عکس این مرحله را پیش می گیریم . یعنی یاد می گیریم چگونه با درک خود ، جهان مطلوب را یافته و بطور موثر در آن زندگی کنیم . آنگاه آن دو جنبه را چون استادی خوب با هم در می آمیزیم . طوری که مرز رسیدن به چهل سالگی ، همیشه در ادبیات و شعر و روانشناسی انسان ، یک مرز پختگی و تحول و تغییر در سبک زندگی ، بیان شده و در مورد آن حرف ها زده شده است . نمونه آن سفرنامه ناصرخسرو که عبور از مرز چهل سالگی و دریافت ادراکات و تجربیات جدید را به تصویر می کشد . مولانا در مورد چهل سالگی می سراید که ؛ آدمی را اندک اندک آن همام ، تا چهل سالش کند مرد تمام

در چهل سالگی، دیگر آنقدر خودخواه نیستیم که فقط به خودمان فکر کنیم ، بلکه به دنبال کمک به دیگران و ساختن دنیایی بهتر برای همه هستیم . دیگر آنقدر مغرور نیستیم که فکر کنیم همه چیز را می‌دانیم ، بلکه به دنبال یادگیری و رشد بیشتر هستیم . وقتی به چهل سالگی می رسیم ، دیگر دنبال دلخوشی های کوچک نمی گردیم ، می فهمیم که آرامش ، بزرگ ترین دستاورد می تواند باشد . چهل سالگی نشان‌دهنده شکوفایی دوباره است ، جایی که می‌فهمیم هنوز ظرفیت زیادی برای رشد ، یادگیری و تجربه کردن داریم. چهل سالگی ، مثل رسیدن به قله‌ای است که هر سنگ‌ریزه‌اش ، هر نفسی که کشیدیم ، به رشد و قوت درون مان کمک کرده است . چهل سالگی ، عبور از مرز سی و نه سالگی نیست ، بلکه طلوعی دیگر در زندگی است. گویی خورشید وجودمان در این سن به نیمه راه آسمان صاف و بلند زندگی رسیده است و نوری گرم و دل‌انگیز بر تمام زوایای وجودمان می‌تاباند. در مجموع ، می توان گفت ؛ طول عمر ما ، سنّ و سال ماست ، عرض عمر ما ، قیل و قال ماست ، ارتفاع عمر ، پر و بال ماست ، حجم عمر ما ، کمال ماست . مدی تیشن چیزی است که می تواند حجم عمر ما و کمال ما را گسترش دهد .

یونگ ، افرادی را که به این دوره ی بلوغ ثانوی و حجم عمر خوبی می رسند ، خوشبخت دانسته و برای افراد دیگر ، احساس تاسف می کند . در آغاز چهل و پنجاه سالگی ، لازم است که جزئیات را دقیق و صحیح بخاطر بسپاریم ، چون با اموری سر و کار داریم که شدیداً به یادآوری جزئیات نیاز دارد . انجام مدی تیشن در توانایی مغزی و ذهنی در این سن ، برای عملکرد اجتماعی بهتر ، بسیار به ما کمک کننده است . بعد از چهل سالگی ، ارتباط ما ، ارتباط واقعی ما ، نه تنها با دیگران بلکه با کل جهان است . برای درک مفهوم رسیدن به چهل سالگی ، درست نیست که بگوییم هر یک از ما یک خود داریم ، چون هرگز از ما جدا نیست ، نمی توان راهی ، برای رهایی یافت . هر قدر از این بخش سرکوب شده ی وجود خود ، دورتر شویم و برای آن کاری نکنیم ، احساس آسیب پذیری بیشتری داریم . مدی تشین چیزی است که همان بخش سرکوب شده ما را نجات می دهد و راهی است برای درک خود گمشده مان و رسیدن به رهایی و داشتن تعاملات و ارتباطات اجتماعی مطلوب تر با دیگران . درک این مفهوم ، یعنی همان شیرجه زدن به اقیانوس وجودمان با مدی تیشن است که در ابتدای نوشتار بیان کردم . این جدایی و بخش سرکوب شده ، منجر به احساس نگرانی و در نتیجه خصومت در ما می شود . مدی تیشن یک مهارت قدرتمند هست که می تواند هم این در تنهایی رفتن خوب را برایمان فراهم کند و هم ما را یاری کند که شرایط ارتباطی و حضور مطلوب تر در اجتماع را در ما تقویت کند .

مسدود بودن راه برای شناخت این نیمه ی دیگر وجودمان ، تنهایی و نگرانی را افزایش می دهد . بنابر این ، برای رسیدن به این درک و رهایی از تنهایی و داشتن تکیه گاهی ایمن ، لازم است نیمه دیگر وجود خودمان را بشناسیم . برخی از افراد تصور می کنند با قدرت و ثروت می توانند این تکیه گاه را بسازند . اما راه درست ، انجام مدی تیشن هایی مناسبِ فرد است که می تواند کمک کند تا این مسیر ، راه بازی را برای خودش پیدا کند . وقتی مدی تیشن را با این هدف انجام می دهیم ، اثرات اجتماعی آن را با افزایش مفاهیمی مثل زیرکی ، هوش و عقل مشاهده خواهیم کرد . زیرکی ، به معنای اینکه در مقابل یکی از جنبه های جهان چندگانه ، بطور سریع ، موثر و با ابتکار ، برخورد کنیم . هوش و خرد ، به معنی توانایی برخورد با تمام جنبه های جهان چندگانه است . عقل ، به معنی ترکیب هر دو جهان ، کار در هر دو جهان و انسانی کامل شدن است و قدرت رسیدن به استدلال و جمع بندیِ عقل ابزاری ، عقل معنایی ، عقل عقلانی و عقل عقلاییِ مفاهیم و موضوعات ، در روابط و تصمیم گیری ها و انجام امور می باشد .

عدم آگاهی به نیمه ی دیگر وجود ( به قول یونگ ، عدم آگاهی از سایه ها یا به قول دبی فورد ، عدم آگاهی از نیمه تاریک وجود ) چه بسا ، باعث سرکوب و ایجاد محدودیت هایی برای بشر بوده و در نتیجه انسان ، منشاء اصلی ارتباط و آشنایی با جهان را از دست می دهد . وقتی به بزرگانِ اهل طریقت و کسانی که با آموزش و کار سخت ، این بخش دیگر از وجود خویش را کشف کرده اند ، می نگریم . در وجودشان ، آرامش ، صفا ، لذت ، عدم نگرانی و عدم خصومت با دیگران را می بینیم . کسانی که با آنها تعامل و رفت و آمد دارند ، از این کیفیت زندگی آنان عمیقاً الهام می گیرند . این مفاهیم یعنی تاثیر عمیقِ مدی تیشن ، در روابط اجتماعی انسان .

با داشتن چنین تجربیات والا و زیبایی ، وقتی کاملاً با هم و وابسته به هم باشیم ، چگونه دنیا در نظرمان آنقدر بی رنگ می شود که برای بهتر ساختنش به دارو پناه ببریم ؟ وقتی نگرانی ها و زخم پذیری ها از وجود انسان دور شود ، دیگر نیازی به پناه بردن به راههای کاذب ایمنی ، مثل مال اندوزی و کسب قدرت و مادیات نیست . این یعنی اوج تاثیر پذیری از مدی تیشن در ابعاد فردی ، روحی ، روانی ، اجتماعی و معنوی . یعنی همان چهار بعدی که در ابتدای نوشتار ذکر شد را در جایگاه مناسبی تجربه می کنیم ، وقتی مدی تیشن را خوب بشناسیم و خوب انجام دهیم ، این مفاهیم جای مناسب خود را در وجود مان پیدا می کنند .

خود ، عاملی است که از روشنایی خود جلوگیری می کند . جناب حافظ می گوید ؛ حجاب چهره ی جان می شود غبار تنم ، خوشا دمی که از آن چهره پرده بر فکنم . فقط وقتی می توانیم با خود و دیگران ، مثل انسان زندگی کنیم که به تکامل درونی برسیم و تنها با یافتن هر دو نیمه از وجود خود ، می توان به این هدف رسید ، تنها با نیمی از آن زیستن کافی نیست . دنیای چندگانه ی روزمره ، تنها نیمی از طبیعت ماست ، باید با قدرت و موثر در آن کار کرد ، اما به تنهایی کافی نیست ، همانطور که نیمه دیگر وجودمان ، به تنهایی کافی نخواهد بود . باید آنچه در درون ماست را یافته و پرورش دهیم . عمر خیام می گوید ؛ بهشت و دوزخ درون هر یک از ماست . مدی تیشن ، راهی بسیار قدرتمند برای درک این بهشت و دوزخ نهفته در درون مان می باشد .

…………………………………………………………………………………………………….

جهت مشاوره ، روان درمانی و هیپنوتیزم درمانی یا آموزش خود هیپنوتیزم

نوسط دکتر سعادت الله روحانی

با شماره های زیر بگیرید :

تلفن های تماس با ما ( مشهد ) :
۳۶۰۶۰۸۶۹
۳۶۰۸۷۳۱۵
۰۹۱۵۳۱۴۸۰۰۵
۰۹۱۵۰۰۱۸۰۰۵
آدرس کانال ما در تلگرام :
ravanshenasiebehroozi@
آدرس سایت ما :
.www.hypnosrohani.ir
آدرس ما در اینستاگرام :
dr.saadatallahrohani

راه‌های ارتباطی

📍

آدرس مطب

مشهد - وکیل آباد ۲۱ - سید رضی ۲۱ - پلاک ۲۳۰/۱

📞

تلفن تماس

۰۹۱۵۳۱۴۸۰۰۵
۰۹۱۵۰۰۱۸۰۰۵
۰۵۱۳۶۰۶۰۸۶۹
۰۵۱۳۶۰۸۷۳۱۵

🕐

ساعات کاری

شنبه تا پنجشنبه
صبح و عصر
با هماهنگی قبلی