از زیبایی های هیپنوتیزم

از زیبایی های هیپنوتیزم

اینجانب هر روز در مطبم هیپنوتیزم را در مورد مراجعانم تجربه می کنم و هر هیپنوتیزم زیبایی های خاص خودش را دارد . دو هیپنوتیزم امشب خیلی زیبایی داشت که حیفم آمد شما را  در این حس زیبایم شریک نکنم . یک کودک ۹ ساله را که بسیار با هوش است و قدرت بیان عالی دارد در حضور پدر و مادرش در سومین جلسه هیپنوتیزم نمودم . در هیپنوز تمام احساساتی که بر او وارد می شد را به نحو بسیار زیبایی بروز می داد در حالی که در خلسه خوبی بود ( نحوه انجام هیپنوتیزم کودکان و پدیده های هیپنوتیزمی مشاهده شده با هیپنوتیزم  بزرگسالان بسیار متفاوت است ) و پدر و مادرش با ناباوری شاهد ماجرا بودند و برایشان جالب می نمود و از طرفی در یک تعجب فرو رفته بودند . هیپنوتیزم دیگر در مورد یک خانم ۶۹ ساله اجرا شد که سه نفر همراهیان او در اتاق حضور داشتند . مسئله به صورت یک استرس پس از سانحه خفیف بود که منجر به فراموشی شده بود ( برای بیمار تمام اقدامات پاراکلینکی شامل سی تی اسکن – ام آر آی – نوار مغزی انجام شده بود و همه آنها نرمال گزارش شده بودند ) در حین هیپنوتیزم سوژه دچار تخلیه هیجانی شد و گریه می کرد و هر سه همراهی بیمار هم متاثر از بیمارشان همزمان گریه می کردند و اینجانب در حین انجام هیپنوتیزم باید تمام شرایط را کنترل می کردم و بیمارم را در هیپنوز رهبری می نمودم و خودم هم تحت تاثیر شرایط احساسی قرار نگیرم . کار بسیار سختی بود و سختی آن ۴۵ دقیقه  با احساس عالی که سوژه ام بعد از هیپنوتیزم داشت و از سفر ذهنی زیبایش راضی بود خستگی کار را برایم آسان نمود و سپاسگزاری همراهیانش و چهره خندان مادرشان مرا به شکر گزاری خداوند کشاند که توانستم خانواده ای نگران را به خوشحالی برسانم .

 

یک هیپنوتیزم به یادماندنی و خاطره انگیز

نام این مراجع به یادم نیامد تا به پرونده اش مراجعه کنم . سال ۸۶ یا ۸۷ یک روز که کشیک بیمارستان را از همکارم آقای دکتر شفیعی تحویل گرفتم بیماری که تجت نظر بود را به من تحویل داد . خانمی ۲۴ ساله و متاهل بود . در گزارش اقدامات انجام شده گفت بیمار آرام بخشی دریافت کرده اما پاسخ نداده و پیشتر از آن هم مراجعات سرپایی به مطب همکاران داشته اما ذرمان دارویی جواب نداده است و همراهیان بیمار نگرانی شدید از ایجاد حالات روانی شدن در مورد بیمارشان داشتند . با دیدن بیمار و دریافت شرح حال کاملتر متوجه شدم مدتی است احساس می کند ۱۰ ساله و کلاس چهارم ابتدایی است و نحوه صحبت کردن و رفتارهای او دقیقا مانند یک کودک کلاس چهارم دبستان بود . بیمار را تحت نظر داشتم و اطلاعات بیشتری به دست آوردم . اهل تهران – لیسانس نقاشی – ازدواج با یک حوان مشهدی که دیپلمه و کارمند کارخانه ای بود . پیشنهاد هیپنوتیزم را دادم . در مطب پنج نفر همراه بیمار آمده بودند و نگران نتیجه درمان بیمارشان بودند . جلسه در مان با پذیرش یک کودک ۱۰ ساله که در واقع ۲۴ سال سن داشت شروع شد و در جایی از مصاحبه اصطلاح “تونالیته “را از بیمار شنیدم که فراتر از سن کودک ۱۰ساله بود . در حضور همسرش از او دعوت کردم که روی مبل هیپنوز قرار گیرد و فرآیند هیپنوتیزم شروع شد . در یک هیپنوز حدود یک ساعت و نیمه که همراه با هپنوآنالیز بود به بیمار کمک شد که دو شخصیت ۱۰ ساله و ۲۴ ساله با هم صحبت کنند با مداخلاتی که می شد تعارضات ذهنی سوژه روشن شد . با کمک در حل اولیه این تعارضات شخصیت ۱۰ ساله کم رنگ شد و شخصیت ۲۴ ساله تثبیت گردید. طوری که وقتی از هیپنوز خارج شد از اینکه عروسکی همراهش بوده تعجب کرد و دنبال موبایلش می گشت و اینکه اگر مبادی آداب را در برخورد با درمانگرش نداشته عذر خواهی کرد . در ادامه جلسات کمک بیشتری به درک و فهم مسائلش شد و با ایجاد بینش و نگرش های تازه به رویدادهای زندگی اش حال خوبی را به دست آورد و با رویکرد بهتری زندگی را ادامه داد .

آرامش استرس اضطراب بینش ترس خود هیپنوتیزم درمان دکتر سعادت الله روحانی رویداد رویکرد زندگی شخصیت لیسانس مطب نگرش هیپنوتراپی هیپنوتیزم هیپنوتیزم درمانی هیپنوز ۱۳۹۴-۰۶-۱۲