عوامل روان شناختی درد

  1. عوامل روان شناختی درد

گاهی دردهایی مشاهده می‌شود که هیچ علت جسمانی مسبب آنها نیستند . هر چند از لحاظ روانشناختی این نوع از دردها نیز حاوی پیامی هستند ، اما پیام آنها مربوط به وجود یک مشکل جسمانی نیست . بلکه اغلب یک پیام روانشناختی مثل جلب توجه ، جلب حمایت ، اعتراض به شرایط موجود و  در کار است . مثل دردهای شکمی که اغلب در کودکان سالهای اولیه دبستان دیده می‌شود و به منظور اجتناب از رفتن به مدرسه به کار برده می‌شوند . هر چند در این دسته از دردها ، درد واقعی وجود ندارد ، اما دسته‌ای از دردهای روانشناختی نیز وجود دارند که فرد واقعا احساس درد و ناراحتی می‌کند ، در حالیکه آزمایشات و معاینات مختلف هیچ نوع مشکلی را در آن ناحیه تایید نمی‌کنند.

سردردهای تنشی را نیز معمولا جزو این نوع دردها طبقه‌بندی کرده‌اند و هر چند عده‌ای معتقدند که تغییرات در رگهای خونی موجب این سردردها می‌شود ، اما تحقیقات نشان می‌دهد که معمولا عامل روانشناختی در کار است و این تغییرات رگهای خونی سردرد است نه علت آن درد عضو خیالی (مثل کسی که پایش قطع شده ، ولی احساس درد در ناحیه انگشتان پا که وجود ندارند می‌کند ) و درد خارج از محل ضایعه یا آسیب نیز گاه در این طبقه قرار می‌گیرد.

سردرد ، برای همگان پدیده ای آشناست و کمتر کسی است که در طول عمر خود آن را تجربه نکرده باشد . هنوز برای سردرد تعریف مشخصی که مورد قبول همه باشد ، وجود ندارد . شاید ساده ترین تعریف برای سردرد ” احساس درد و ناراحتی از ناحیه کاسه چشم تا قسمت پشت سر” باشد .

سردرد :

یافته های زمینه یابی نشان می دهند که بیش از ۴۰ درصد افراد جامعه از سردردها شکایت می کنند ، برآورد شده که ۲۹ میلیون آمریکایی از سردرد شدید و ناتوان کننده رنج می برند . شایعترین سردردها ، سردرد تنشی و سردرد میگرنی هستند . سردردهای تنشی ، سردردهای عضلانی اند و با انقباض طولانی ماهیچه های گردن ، شانه ، صورت و فرق سر همراهند . شروع تدریجی دارند و با احساس نواری سفت بر دور جمجمه مشخص می شوند . و برخلاف سردرد میگرنی ، هر دو طرف سر را فرا می گیرند و با علایم آغازین تهوع و استفراغ همراه نیستند . سردرد میگرنی ، یک نوع سردرد عروقی است و با تنگ شدن رگهای خونی کوچک در سر در مرحله قبل از سردرد و با انقباض رگها در مرحله سردرد مشخص می شود. در ۸۰ درصد انسانها ، نوع سردردها حاصل فشار روانی است.

عنوان شده که شواهد قابل توجهی وجود دارد که عوامل اجتماعی و روانشناختی نقش عمده ای در سردرد دارند و خاطر نشان کرده اند که آزمودنی هایی با حساسیت بالا در پاسخ به سردرد مزمن ، نسبت به گروه هایی با حساسیت متوسط و پایین ، اختلال شناختی ، اضطراب ، ترس از پیامدهای منفی آن ، و عاطفه منفی تری از خود نشان می دهند .

ویژگیهای شخصیتی افراد مستعد به درد

تحقیقات ، در یک مطالعه بر روی بیماران مبتلا به درد مزمن ، چهار زیر گروه شخصیتی را شناسایی کردند :

۱) بیماران مبتلا به درد مزمن با تجربه درد و برافراشتگی در مقیاسها HS ، D و HY آزمون MMPI

۲) بیماران مبتلا به درد مزمن با ویژگی جامعه پسندی اجتماعی و برافراشتگی در مقیاسهای K ، HS ، HY آزمون MMPI

۳) بیماران مبتلا به درد مزمن با ویژگیهای افسردگی ، پیش مشغولی با نگرانیهای بدنی و انزوای عاطفی و با برافراشتگی در مقیاسهای SC ، HS ، D ، HY آزمون MMPI

۴ ) در نهایت چهارمین گروه صرفا به زنان تعلق داشت .

در یک مطالعه ، بر روی بیماران مبتلا به درد مزمن به چهار نیمرخ شخصیتی مشخص شد :

نیمرخ یک ، به افراد افسرده و کرخت با نگرانیهای مفرط ، شهود ناچیز ، بدبین و کاهش احساسها متعلق است .

نیمرخ دو ، یک نیمرخ در حد نرمال با ویژگیهایی از قبیل تلاش برای کنترل تکانه های غیرقابل قبولی توسط شکایت فیزیکی و استفاده از اختلالات سوماتیک برای جلب توجه است .

نیمرخ سه ، نیمرخی که با اختلالات تفکر ، توام با خیالبافی درخود مانده و نقص های کلی در کنش های ایگو است و این نیمرخ ویژگیهای افراد افسرده و مضطرب را نشان می هد .

نیمرخ چهار ، افرادی با افسردگی خفیف را نشان می دهد که به دنبال دستیابی به ارزشهای اخلاقی اند . اینها نیمرخهای تبدیلی با اختلالات سوماتیک بدون پایه عضوی را از خود نشان می دهند .

محققی خاطر نشان کرد بیماران سرطانی گرایش به بازداری هیجانات خود دارند . پژوهشهای دیگر ، نشان داده است که بازداری خشم و خصومت با سرطان ، همبستگی مثبت دارد و الگوی شخصیت مستعد به سرطان را بسط دادند . آنها بیان کردند که این افراد یک واکنش منطقی و نه هیجانی را به رویدادهای زندگی ارائه می دهند و به آسانی احساسهای خشم یا ترس خود را بروز نمی دهند ، در نتیجه این افراد بیشتر مستعد سردرد هستند . پژوهشهای دیگر ، نشان داده است انسانهایی که احساسهای خشم و خصومت خود را سرکوب می کنند ، نسبت به افرادی که آزادانه هیجانات خود را ابزار می کنند بیشتر به سردرد مبتلا می شوند . محققانی در یک مطالعه پیگیری ۳۰ ساله که بر روی ۱۰۰ دانشجوی پزشکی انجام دادند ، دریافتند دانشجویانی که در گروه رفتارهای کنش نما و ابراز آشکار هیجان قرارداشتند فقط یک درصد به سردرد مزمن مبتلا شدند . پژوهشگران ، خاطر نشان کرده اند که دو سوم بیماران مبتلا به سردردهای تنشی سابقه خانوادگی این اختلال را داشتند . شخصیت وسواسی که بیش از حد کنترل شده ، کمال طلب ، سرکوب کننده خشم بوده ، از نظر ژنتیک ، مستعد سردردهای مزمن هستند . ممکن است تحت تاثیر تعارض یا فشارهای هیجانی غیراختصاصی مبتلا به این نوع سردرد شوند .

محققان ، نشان دادند فقدان احساس لذت ، توانایی پایین برای تجربه لذت بخش از ویژگیهایی شخصیتی افراد مبتلا به درد در صورت است . همچنین بیماران مبتلا به درد مزمن نیز به عنوان افراد آکس تایمیک و به عنوان افراد دفاعی بالا و تمرکز بر اعضا و جوارح خویش ، تشخیص داده شده اند . در نهایت این گروه ازمبتلایان توانایی توصیف آزادانه تجارب ملالت آور عاطفی خود را برای دیگران ندارند . پژوهشهایی ، نشان داده است که مردان مبتلا به سر درد نسبت به زنان مبتلا در ویژگی حرکت ، تحریف شده و زنان مبتلا به سردرد نسبت به مردان مبتلا در زیر مقیاس جستجوی کمک با یکدیگر تفاوت دارند . افزون بر این ، در یک مطالعه ، بر روی بیماران مبتلا به درد ، به سه نیمرخ شخصیتی دست یافتند ؛

  1. کژکاری
  2. پریشانی بین فردی
  3. مقابله گرهای انطباقی

آستانه درد و ادراک

احساسهای محیطی توسط راههای درد ( مثلاً مسیر های نخاعی ، تالامیک جانبی ، تالاموس خلفی و مغز میانی ) به نواحی تنی  حسی دستگاه اعصاب مرکزی به ادراک خود آگاهی می رسد . قشر مخ آهیانه ای هم محل درد و هم شدت درد را تشخیص می دهد . دردجسمانی شکل ، ممکن است کاملا خاستگاه مرکزی داشته باشد . واکنشهای پیچیده تر نسبت به درد ، مربوط به نواحی دیگر قشر مخ که مسئول حافظه و عناصر خودآگاه و ناخودآگاه شخصیت فرد است ، می باشد . آستانه درک درد ، برای اکثر افراد یکسان است . بنابراین ، می توان این آستانه را به کمک پسخوراند زیستی ، حالت هیجانی مثبت ، تمرینات آرمیدگی ، فیزیوتراپی یا سایر فعالیتهای فیزیکی ، طب سوزنی ، هیپنوتیزم ، محرک های انحرافی مانند موسیقی ، دارونما و غیره تا ۴۰ درصد پایین آورد . پژوهشگران ، خاطر نشان کرده اند که گیرنده های شیمی  اعصاب مغز ، نقش مهمی در ادراک درد ایفا می نماید . محققان ، دریافتند که گیرنده هایی در مغز به داروهای افیونی حساس هستند و تحریک یاخته های عصبی در مغز می تواند درد را تقلیل دهد . دانشمندان ، خاطر نشان کرده اند که در قشر مخ یک مواد طبیعی که خواص مشابه داروهای افیونی را دارد و عمل آن را انجام می دهد وجود دارد این ماده های شیمی  عصبی اندروفین ، انکفالین و دیتورفین هستند . اندروفین ، یک افیون پیتیدی است و در دستگاه کناری ، تالاموس میانی در ماده خاکستری و همچنین در نواحی دروندادهای حسی نخاع شوکی یافت می شود . افزون بر این انکفالین در پایانه های دستگاه عصبی انسان و پستانداران هم یافت می شود . آزمایش با حیواناتی که حس درد آنها ضعیف است نشان داده است تمرکز اندورفین ها و انکفالین ها در بافتهای مغز این حیوانها بیشتر است . ناقلین عصبی مانند سرتونین و مواد p همچنین گیرنده های شیمیایی برادی کینین و پروستاگلندین ، نرونهایی را که به پایه های درد پاسخ می دهند تحریک یا حساس می کنند . بنابراین ، اگر برادی کینین ، ترکیب شیمیایی به حیوان تزریق شود ، تجربه درد به طور نامناسبی تظاهر می نماید . بطور کلی یکی از چیزهای شگفت انگیز درباره درد این است که در کسانی که تحت فشار روانی آسیب می بینند ، درد ظاهر نمی شود و تا ساعاتی بعد از جراحت ، از درد شکایت نمی کنند مانند سربازان زخمی در میدان رزم . پژوهشها ، هنوز دقیقاً معلوم نکرده اند که چگونه مواد افیونی بر ادراک درد بدنی تاثیر می گذارد اما به نظر می رسد این مواد شیمیایی  عصبی یک از ساز و کارهای رهایی درد باشند .

………………………………………………………………………………………………………

جهت مشاوره ، روان درمانی و هیپنوتیزم درمانی یا آموزش خود هیپنوتیزم

نوسط دکتر سعادت الله روحانی

با شماره های زیر بگیرید :

  • تلفن های تماس با ما ( مشهد ) :
  • ۳۶۰۶۰۸۶۹
  • ۳۶۰۸۷۳۱۵
  • ۰۹۱۵۳۱۴۸۰۰۵
  • ۰۹۱۵۰۰۱۸۰۰۵
  • آدرس کانال ما در تلگرام :
  • ravanshenasiebehroozi@
  • آدرس سایت ما :
  • .www.hypnosrohani.ir
  • آدرس ما در اینستاگرام :
  • dr.saadatallahrohan